ترجمه آهنگ bohemian rhapsody از کوئین
.
[Intro]
Is this the real life? Is this just fantasy?
Caught in a landslide, no escape from reality
این زندگی واقعیه؟ فقط یه خیاله؟
انگار توی رانش گیر افتادم، راهی برای فرار از حقیقت نیست
(بنظر میاد برای فِرِدی واقعیت زندگیش دردناکه و واسه همین براش مثل یه خیال میمونه. "رانش زمین" میتونه استعاره از یه تغییر بزرگ و ناخوشایند باشه. ممکنه اشاره به محبوبیت زیادشون و متعاقبا تاثیرش روی زندگیش باشه.
از طرفی، من زیاد راجب زندگی شخصی مرکوری نمیدونم اما براساس فیلمی که ازش ساخته شده بنظر میاد کلا ریشه و فرهنگ خانوادگیشو دوست نداشته و آزارش میداده. حتی توی قسمتی از فیلم خواهرش اشاره میکنه که فردی کلا پارسی بودنش و اینکه از اول توی بریتانیا بزرگ نشده و توی هند زندگی میکرده رو از همه مخفی میکرد. [البته احتمالا دهه ۷۰-۸۰ به نژادهای دیگه و مهاجرا ارزش زیادی نمیدادن و شاید حتی توی مدارس و مکانای دیگه آزار و اذیت زیاد میشدن. هرچند که فکر کنم فردی فقط کالج رو توی بریتانیا رفت اما ممکنه دلیل فراری بودنش از ریشهاش آزار و اذیتایی که توی زانیبار میشده هم بوده باشه. شایدم صرفا بخاطر کلاس و فرهنگی که بریتانیاییا داشتن شیفتهاشون شده] بهرحال از این جنبه میشه گفت که "رانش زمین" همون اصالت خانوادگیش بوده باشه که دوستش نداره.
جالبه که حالا میشه آهنگ رو به گرایش ج*سی و بیماری ایدز فردی هم نسبت داد و به شدت باهاش میخونه [البته که آهنگ قبل از مبتلا شدنش نوشته و منتشر شد اما متن آهنگ اونقدر خوب و جامع هست که میشه از زوایای مختلف دیدش]. خلاصه بنظر میاد حقیقت همج*سگرا یا بای بودن فردی هم الهامبخش حداقل یکی دو تا جمله از این آهنگ باشه که جلوتر بهش اشاره میکنم)
Open your eyes, look up to the skies and see
چشماتو باز کن، سرتو به آسمون بگیر و ببین
(بااینکه گیر افتاده اما سعی میکنه مثبت باشه و زیباییهای زندگی رو هم ببینه و فقط درگیر "رانش زمین" و "واقعیتها" نشه. جا داره بگم گروه برای نوشتن کل این آلبوم سه هفته توی هرفوردشر یکی از شهرای انگلستان توی خونه اجارهای موندن و وسط طبیعت هم بود. ممکنه از طبیعت هم الهام گرفته باشن)
I'm just a poor boy, I need no sympathy
Because I'm easy come, easy go, little high, little low
Any way the wind blows doesn't really matter to me, to me
من فقط یه پسر بیچارهام، به همدردی نیاز ندارم
چون مثل باد راحت میام، میرم، یکم تو ابرام، یکم پایینم
باد از هر طرفی که بوزه واقعا برای من فرقی نداره، برای من
(یا این "بیچارگی" نشون دهنده حس خواننده از خودش [کوچیک، بدبخت و بیارزش] و ناامیدیشه یا واقعا منظور وضعیت اقتصادیشه. خود گروه تا انتشار سومین آلبومشون [آلبوم همین آهنگ] معروفیت آنچنانی نداشتن که از کارشون پول بدست بیارن و وقتی هم بدست آوردن قراردادشون باعث میشد پولی بهشون تعلق نگیره. بقیه اعضای گروه رو نمیدونم، اما وقتی خانواده مرکوری از زانیبار به انگلستان مهاجرت کردن زندگیشون اگه قبلا هم خوب بود، الان دیگه توی کشور جدید حتی توی سطح متوسط هم محسوب نمیشد [توی زانزیبار حداقل خدمتکار داشتن] و بنظر میاد فردی چیز بیشتری میخواسته.
این easy come easy go توی فارسی میشه "باد آورده را باد میبرد". اینجا اما معنیش بیجهت و بیهدف بودنه. همونطور که خود خواننده میگه براش فرقی نمیکنه باد از کدوم سمت بیاد اون باهاش همراه میشه؛ اما این همراهی شاید بخاطر در لحظه زندگی کردن نباشه و صرفا بخاطر بیهدفی و ناامیدی باشه. همونطور که گربه کشیر توی آلیس در سرزمین عجایب میگه: وقتی مقصدی نداشته باشی فرقی نمیکنه از کدوم سمت بری. یکم بالا و یکم پایین بودنش منظور حالشه؛ یکم حالش خوبه، یکم حالش بده. داره میگه زندگیش بااینکه بالا پایینی داره اما توی همین بالا پایینی کم یه جور رکود داره)
.
[Verse 1]
Mama, just killed a man
Put a gun against his head, pulled my trigger, now he's dead
مامان، همین الان یه مرد رو کشتم
اسلحه رو روی سرش گذاشتم، ماشه رو کشیدم، حالا مُرده
(این شخصی که کشته میتونه خودش باشه؛ شاید با انکار گرایشش این کارو کرده شایدم بعد از فهمیدن گرایشش داره به مادرش میگه که خود قبلیش دیگه مُرده و الان آدم جدیدی شده. درواقع داره بهش اعتراف میکنه گرایشش چیه. از طرفی چون داره باهاش حرف میزنه، شاید فاصلهای که با ریشه و خانوادش داشته چنین حسی بهش داده که انگار کسی رو کشته و با خودش و خانوادش بیگانه شده)
Mama, life had just begun
But now I've gone and thrown it all away
مامان، زندگی تازه شروع شده بود
اما من حالا رفتم و به بادش دادم
(واقعا برام عجیبه که تیکههای این آهنگ به شدت به ابتلا شدنش به ایدز درنتیجه پارتیهای زیاد و احتمالا روابط همج*سگراییش میخونه. انگار فردی خودش میدونه که راهی که انتخاب کرده [پارتیها و روابط متعدد ج*سی که احتمالا بدون مراقبت بودن] تهش باعث ابتلا به ایدز و مرگش میشه. درصورتی که گروه بعد از این آلبوم تازه جون گرفته بود و خودش هم وقتی دکتر تشخیص داد بیمار شده فقط ۴۱ سالش بود. شاید اگه فردی توی روابطش انقدر بیاحتیاط نبود زندگی تازه شروعشدهاش انقدر زود به قول خودش به باد نمیرفت)
Mama, ooh, didn't mean to make you cry
If I'm not back again this time tomorrow
Carry on, carry on as if nothing really matters
مامان، اوه، قصد نداشتم به گریه بندازمت
اگه فردا این موقع برنگشتم
(به زندگیت) ادامه بده، ادامه بده انگار هیچی مهم نیست
(همچنان به شدت به حقیقت گرایش و بیماریش میخونه. البته دیدم که "مامان" رو به مری، زن فردی، نسبت میدن و میگن چون اولین رابطش با یه مرد وقتی بود که این آهنگ رو تموم کرد، پس داره خطاب به مری میگه که نمیخواسته درنتیجه این رابطه به گریه بندازتش و اینا و خلاصه زندگیشو کنه و براش مهم نباشه که جایی توی زندگیش نداره. برای من این برداشت یکم مسخرهست چون چرا باید فردی به مری بگه مامان آخه. و اینکه مری همیشه برای فردی عزیز بود و حتی بعد از جداییشون دوست بودن و بعد از بیماریش مری کنارش بود. اینکه واقعا خطاب به مادرش باشه و سعی کنه به اون اعتراف کنه برای من خیلی قابل قبول تره. خصوصا که جلوتر به سنگ زدن و اینا اشاره میکنه و خب بااینکه فردی مسلمان نبوده اما پارسی و زرتشتی بوده و از نیمچه جستجوی من بنظر میاد توی اوستا همج*سگرایی جزو اهریمن محسوب میشه و جزایی برابر با مرگ داره. درنتیجه بنظر میاد فردی به خاطر همین مسئله حس میکنه بعد از اعترافش باید خانوادشو ببوسه بزاره کنار چون دیگه قبولش نمیکنن [خانوادش رو نمیدونم اما فکر کنم توی ویکیپیدیا خوندم که مردم توی بولسارا [زادگاهشون] به فردی اصلا اهمیت نمیدن و شاید حتی پست بدوننش])
.
[Verse 2]
Too late, my time has come
Sends shivers down my spine, body's aching all the time
خیلی دیره، وقتم رسیده
(این حقیقت) وحشت به مغز استخونم راه میندازه، بدنم همش درد میکنه
(بازم بگم چقدر به بیماریش میخونه یا نه؟ ضمنا اگه برداشتمون صرفا اعترافش باشه، از عواقبی که اعترافش در پی داره میترسه)
Goodbye, everybody, I've got to go
Gotta leave you all behind and face the truth
خداحافظ به همگی، باید برم
باید ترکتون کنم و با حقیقت روبهرو شم
("حقیقت" همون گرایشش میتونه باشه. اینکه مجبوره برای روبهرو شدن باهاش با بقیه خداحافظی کنه نشون میده چقدر میترسه و باور داره که مردم، خانوادش یا دوستاش وقتی بفهمن دید دیگهای بهش پیدا میکنن و درنتیجه اون میخواد زودتر ترکشون کنه تا اصلا نفهمن و درنتیجه کسی که ترکشون میکنه خودش باشه)
Mama, ooh (Any way the wind blows)
I don't wanna die
I sometimes wish I'd never been born at all
مامان، اوه (باد از هر سمتی که بوزه)
من نمیخوام بمیرم
گاهی آرزو میکنم کاش هیچوقت اصلا بدنیا نیومده بودم
(دیگه توضیح ندم بهتره والله)
.
[Guitar Solo]
.
[Verse 3]
I see a little silhouetto of a man
من سایه کوچیکی از یه مرد میبینم
(این سایه یا افرادی هستن که فِردی میترسه با فهمیدن حقیقتش قضاوتش کنن یا خود قدیمیشه که الان از بین رفته)
Scaramouche, Scaramouche, will you do the Fandango?
دلقک، دلقک، رقص فاندانگو برامون میکنی؟
(این افراد اونو مثل یه دلقک میدونن. خصوصا که همج*سگراها به آرایش زیاد و تیپهای آنچنانیشون معروفن. مخصوصا اگه درگ کویین باشن. ناگفته نماند که فردی استایل بخصوصی داشت و حتی توی یکی از ویدیوهای بعدی گروه، که البته ایده فردی نبود، حاضر شد مثل یه زن لباس بپوشه؛ کاری که توی اون دهه برای یه مرد خیلییی نامتعارف بود اونم تو اون سطح از شهرت. خلاصه این تیکه بنظر میاد از دید منتقدهایی [خانواده، دوست، آشنا یا مطبوعات و...] باشه که احتمالا بعد از فهمیدن حقیقت فردی اونو مورد تمسخر قرار بدن و میگن حالا یه رقص هم برامون بکن.
راجب اسکاراموش بگم که دو تا معنی داره: دلقک و بزدل. فانداگو هم یه جور رقصه و هم توی زبان محاوره اشاره به حرکاتی داره که فرد بالای دار و در شرف مرگ انجام میده؛ همون دست و پا زدن. پس همچنان اینجا مرکوری بنظر نگران جزای همج*سگراییش یا حداقل جزایی که بقیه براش در نظر میگیرن هست)
Thunderbolt and lightning, very, very frightening me
آذرخش و صاعقه دارن خیلی خیلی منو میترسونن
(مشخصا اسکاراموش اینجا به معنی ترسو هست. اما آذرخش و صائقه منو یاد زئوس خدای آسمون و صاعقه میندازه. خدای بیرحمی که اکثر داستانایی که ازش توی اساطیر یونانی شنیدم پر از قضاوت سختگیرانه و کینهتوزیش نسبت به بقیه بوده. جالبه که توی هند باستان کلمه دیو به معنی فروغ و روشنایی بوده و اسم یکی از خداها. بعد از اینکه ایرانیها و هندیها با پیدایش دین زرتشت از هم جدا میشن این کلمه بین ایرانیا منفی و ضد خدا میشه. جالبتر اینه که هرودوت توی توضیحاتش اهورا مزدا، خدای زرتشتیها، رو از نظر جایگاهش برابر با زئوس توی یونان میدونه)
(Galileo) Galileo, (Galileo) Galileo, Galileo Figaro magnifico
(گالیله) گالیله، (گالیله) گالیله، گالیله، گالیله فیگارو عالیه
(بنظر میاد گالیله به عنوان نماد فردی مطرود آورده شده؛ حسی که فردی داره یا بعد از اعترافش خواهد داشت. فیگارو ممکنه اشاره به اپرایی از موتزارت داشته باشه به اسم "ازدواج فیگارو" و بنظر میاد فردی کلا به اپرا علاقه زیادی داشته و کل آلبوم هم تم اپرایی داره.
جا داره بگم این تیکه برای اینکه راجر تیلور بتونه صداش رو به نتهای بالاتر برسونه بارها تکرار و ضبط شده. شاید اون "عالیه" تهش هم صرفا بعد از آخرین ضبطشون باشه)
But I'm just a poor boy, nobody loves me
من فقط یه پسر بیچارهام، هیچکس منو دوست نداره
He's just a poor boy from a poor family
Spare him his life from this monstrosity
اون فقط یه پسر بیچاره از یه خانواده فقیره
از این شرارت جونش رو نجات بدین
(فردی گرایشش رو "شرارت" میدونه یا صرفا دید بقیهست؟ احتمالا دوم اما در کل اوایل آهنگ بنظر میاد خواننده هنوز خیلی خودش رو باور نداره و بیارزش میدونه)
Easy come, easy go, will you let me go?
Bismillah! No, we will not let you go
راحت میام، راحت میرم، میزارین برم؟
بسم الله! نه، ما نمیزاریم بری
(با این بهونه که آروم و بیآزاره میخواد خودشو تبرئه کنه. میگه به کسی کاری نداره و توی زندگی بقیه و خودش بیسر و صداست و فقط میاد و میره. کلا شخصیت مفعولی داره نشون میده. بااینحال بنظر میاد این خدا یا حالا هر قضاوتکننده دیگهای [مثل خانواده و دوست] نمیزارن بره)
(Let him go) Bismillah! We will not let you go
(بزارین بره) بسم الله! ما نمیزاریم بری
(Let him go) Bismillah! We will not let you go
(بزارین بره) بسم الله! ما نمیزاریم بری
(Let me go) Will not let you go
(بزارین برم) ما نمیزاریم بری
(Let me go) Will not let you go
(بزارین برم) ما نمیزاریم بری
(Never, never, never, never let me go) Ah
(هرگز، هرگز، هرگز، هرگز نزارین برم)
No, no, no, no, no, no, no
نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
(Oh, mamma mia, mamma mia) Mamma mia, let me go
(اوه خدایا، خدایا) خدایا بزارین برم
Beelzebub has a devil put aside for me, for me, for me!
شیطان برای من یه اهریمن کنار گذاشته، برای من، برای من!
(بیلزباب توی شیطانیشناسی مسیحیت اسم دیگه ابلیس و یکی از هفت شاهزادههای توی جهنمه. کاری که انجام داده [کشتن یه آدم، گرایشش، روابطش؛ بستگی به برداشتتون داره] اونقدر بد بوده که حتی ابلیس هم براش توی جهنم یه شیطان مخصوص کنار گذاشته تا اون تنبیهش کنه)
.
[Verse 4]
So you think you can stone me and spit in my eye?
So you think you can love me and leave me to die?
پس تو فکر میکنی میتونی بهم سنگ بزنی و توی چشمام تف بندازی؟
پس تو فکر میکنی میتونی دوستم داشته باشی و بعد ولم کنی تا بمیرم؟
(اینجا دیگه خبری از اون انفعال نیست و بنظر شخص عصبانی و توی کنترل قدرتشه؛ درواقع اقتدار داره و دیگه حس بیارزشی نداره درنتیجه با حقارت به قاضیش میگه که نمیتونه بخاطر کاری که کرده اونو تنبیه کنه. از اونجایی که اشاره خیلی واضحی به سنگ زدن همج*سگراها توی اسلام داره احتمال زیاد کاری هم که کرده همون رابطش باشه. فردی به پذیرش نسبی از گرایشش و خودش رسیده و میگه صرفا چون گرایشش متفاوته دلیل نمیشه دیگه دوستش نداشته باشن و اونو تحقیر و به حال خودش رها کنن)
Oh, baby, can't do this to me, baby!
Just gotta get out, just gotta get right outta here
اوه عزیزم، نمیتونی این کار رو با من بکنی، عزیزم!
فقط باید بیرون بیام، فقط باید از اینجا بیرون بیام
(باید از این پوسته بیاد بیرون و خود واقعیشو نشون بده. شایدم صرفا میخواد از کسایی که با چنین دید اهریمنانهای بهش نگاه میکنن دوری کنه)
.
[Outro]
(Ooh)
(Ooh, yeah, ooh, yeah)
Nothing really matters, anyone can see
هیچی اهمیت نداره، هرکسی میتونه اینو ببینه
Nothing really matters
هیچی اهمیت نداره
Nothing really matters to me
هیچی برای من اهمیت نداره
Any way the wind blows
باد از هر سمتی که بوزه...
ادامه مطلب...
